دروس عقاید اسلامی ویژه جوانان / توحید / تعریف دین
بسم الله الرحمن الرحیم
دروس عقاید اسلامی ویژه جوانان / توحید
سخنی با مربیان
علم عقاید، اصول دین یا علم کلام مجموعهای از معارف علوم دینی است، اگر دین را به درختی تشبیه کنیم ریشهی آن را عقاید، تنه را اخلاق، شاخ و برگش عبادیّات و میوهی آن تقوا و رعایت حقوق است. به ویژه در این دوران که مکاتب و نحلههای رنگارنگ، برای هدف قرار دادن اندیشههای پاک نوجوانان مسلمان، از همهی ابزارها و امکانات موجود بهره جسته و به انواع هجمههای فرهنگی و عقیدتی دست یازیدهاند، لزوم پرداختن به آموزش صحیح عقاید اسلامی بیش از پیش روشن میگردد.
از سوی دیگر چون آموزش در کودکی و نوجوانی به نقش بر روی سنگ تشبیه شده، چنانچه امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودهاند: اَلعِلمُ فِی الصّغَر کَالنـَّـقشِ فِی الحَجَر،۱ این مهم ما را بر آن میدارد تا آموزش در این سنین حسّاس را در اولویّت و توجّه بیشتری قرار دهیم.
سبک و سیاق نگارشی این کتاب به گونهای تنظیم گردیده است تا مربّیان به راحتی برای آموزش عقاید از آن بهرهمند شوند. در ضمن از آنجا که تناسب با فضای ذهنی نوجوانان نیز در آن لحاظ شده است، قابلیّت آن را دارد که مورد استفادهی مخاطب نوجوان نیز قرار گیرد. نکته مهم آنکه این کتاب با محوریّت آیات قرآن و روایات اهل بیت: تدوین گردیده است و از نظریه پردازی، پیچیدهگویی و بهرهگیری از عبارات و مفاهیم سنگین اجتناب شده است که البته این روش را همواره استاد در دروس خود مراعات کرده و به سایر مربّیان نیز توصیه مینمایند. در اینجا به برخی از توصیههای استاد به مربّیان که از لابلای درس های ایشان استخراج شده است اشاره میشود:
«مربّیان، خوب است برای شروع هر جلسه، یک فهرستی از مطالب گذشته را بیان کنند تا مباحث مطرح شده برای نوجوانان ملکه شود. خصوصاً در بحث ضرورت در دین، هر جلسه یکی از آثار بیدینی در دنیای امروز مطرح شود. مثلاً اینکه بیرحمی و بیعاطفگی و... جای انسانیت را گرفته است. تکرار این مثالها بسیار مفید خواهد بود.»
«این مسائل باید برای نوجوانان جا بیافتد که انسان هدایتش توسط دین است، و این دین مطابق فطرت و فطرت هم ثابت است یعنی دین ارضا کننده فطرتی است که تغییر نمیکند، اگر در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام ظلم و شرک بد بود، امروز هم بد است. اگر امروز هم به کسی بگویی فرعون، ناراحت میشود. حتّی اگر به کسی که دزد است بگوئی دزد! بدش میآید.»
«از جمله بحثهایی که برای نوجوانان در جلسات باید تکرار شود اینست که اگر از لحاظ روحی پاک نشویم این بحثها اثر ندارد، چنانچه یک گل یاس لباس را معطر میکند ، این بحثها هم که نورانیت و عطر معنوی دارد، باید در ما اثرگذار باشد، اگر اینگونه نیست همه به پاک نبودن دل مربوط است. اگر پذیرش قلبی نباشد این مطالب برای انسان تکان دهنده نیست. از ابتدا نظرتان روی این باشد که اعتقادات غیر از دانستنیهاست. خیلیها هستند که اطّلاعات زیادی دارند امّا باوری نسبت به آنها ندارند. آن باور مهم است و لبهی تیز بحث شما در اعتقادات باید روی همین نکته باشد. نورانیّت، حالات معنوی و انس با خدا و... اثر وضعی باور به این عقاید است.»
«این درس عقاید، با قلب شما سروکار دارد، اگر این قلب شما پذیرش نداشته باشد، و قلب آمادگی نداشته باشد، ایمانی بوجود نمیآید، علم میآید اما علمی که حجاب است العِلمُ حِجابُ الاَکبَر . آن علمی را باید بدست آورد که نور است العِلمُ نورٌ یَقذِفُهُ اللهُ فی قَلبِ مَن یَشاء. امّا اگر آن نورانیت پیدا نشد، این بحثها و استدلالها، اثری ندارد و شیطان نیز همة این حرفها را بهتر بلد است.
هم خداشناسی میداند (قسم میخورد به عزت و جلال خدا)
هم نبوّت و امامت را میداند (میگوید همه را گمراه کنم غیر از مخلصین)
هم معاد را میداند (میگوید تا قیامت مهلت بده به من)
اما چون اهل منیّت بود، سقوط کرد.»
«نکتهی دیگری که باید مورد توجّه قرار گیرد بحث تقسیم بندی معارف دین است. شما مربیّان، این مباحث را باید با مثال های متعدّد برای نوجوانان جا بیاندازید و دوره کنید، اینگونه نباشد که صرف درس دادن باشد و بس. بلکه باید مطالب جلسات قبل را هر دفعه دوره کنید تا یادشان نرود. عقد یعنی گره و عقیده یعنی چیزی که گره خورده. وقتی چیزی به چیز دیگر گره میخورد با او یکی میشود و اگر گره خورد میشود عقیده. مثل دو نخ که وقتی به هم گره میخورند یکی میشوند، این عقاید هم باید با انسان یکی شود یعنی در جان انسان بنشیند و جا بگیرد.»
« تصمیم جدّی بگیرید تا عمدهی وقتتان را صرفِ کار بر روی عقاید نوجوانان کنید، در مدرسه یا هر جای دیگر، اعتقادات نوجوانان را درست کنید، آنهایی که عقایدشان درست شود، خودشان دنبال فراگرفتن احکام میروند.
با همین بحثها است که میشود نوجوانان را ساخت. به عنوان مثال، قبل از انقلاب اسلامی جوانانی که در مبارزات بودند را دستگیر میکردند و به زندان انداختند. آنهایی که روی اعتقاداتشان کار شده بود ثابت قدم ماندند ولی آنها که روی اعتقاداتشان کار نشده بود، دچار انحراف شدند. مثلاً میآمدند کنار جوانان مذهبی و برای فریب، شروع میکردند به نماز خواندن؛ سپس، اقدام میکردند به اشکال وارد کردن به اسلام که در اسلام حرفی از سیاست و اقتصاد و حکومتداری وجود ندارد و چنین دینی فایده ندارد و از این قبیل شبهات. امروز نیز به شکل دیگر و با هجمهی بیشتری به عقاید جوانان مسلمان و خصوصاً شیعه حمله میشود و برای جلوگیری از این تهاجم شناخت صحیح دین و باور قلبی به دین ضروری است و تنها از همین راه میتوان نوجوانان را از آسیبهای عقیدتی نجات داد.
۱- کنزالفوائد ج۱ ص ۳۱۹
آیات قرآن در رابطه با موضوع خداشناسی
* فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا اللَّهُ ؛ پس بدان که معبودى جز «اللَّه» نیست (محمد: ۱۹)
* فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ؛ بدانید که خداوند، توانا و حکیم است. (بقره: ۲۰۹)
* وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ و بدانید خداوند، شنوا و داناست. (بقره: ۲۴۴)
* إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ؛ خداوند توبه پذیر و مهربان است. (بقره:۳۷)
* إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ؛ خداوند، نسبت به مردم، رحیم و مهربان است. (بقره:۱۴۳)
* وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛ و هر جا باشید او با شما است، و خداوند نسبت به آنچه انجام مىدهید بیناست! (حدید:۴)
* ... وَ هُوَ عَلىَ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ؛ ... و اوست که بر هر چیزى تواناست! (شوری:۹)
* فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ؛ (در هر حال،) خداوند بهترین حافظ، و مهربانترین مهربانان است» (یوسف: ۶۴)
* بَلِ اللَّهُ مَوْلَئکُمْ وَ هُوَ خَیْرُ النَّاصِرِینَ؛ بلکه ولى و سرپرست شما، خداست و او بهترین یاوران است. (آل عمران:۱۵۰)
* وَ اللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ؛ و خداوند بهترین روزى دهندگان است. (جمعه: ۱۱)
* وَ مَا مِن دَابَّةٍ فىِ الْأَرْضِ إِلَّا عَلىَ اللَّهِ رِزْقُهَا؛ هیچ جنبندهاى در زمین نیست مگر اینکه روزى او بر خداست! (هود:۶)
* خَلَقَ الْانسَنَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ؛ انسان را آفرید، و به او «بیان» را آموخت. (الرحمن: ۳و۴)
*إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَن یَقُولَ لَهُ کُن فَیَکُون؛ فرمان او چنین است که هر گاه چیزى را اراده کند، تنها به آن مىگوید: «موجود باش!»، آن نیز بىدرنگ موجود مىشود! (یس: ۸۲)
احادیث در رابطه با موضوع خداشناسی
قال علی علیه السلام:
* نعم القرین الدّین؛ دین همنشین خوبی است.
*الدّین یَعصِمُ؛ دین انسان را از لغزش باز میدارد.
*الدّین رقٌّ: دین بندگی خدای متعال است.
*منِ اعتَصَمَ بِالله نَجاه؛ هرکس بر خدا پناه برد خدا نجاتش دهد.
*مَن عَرَفَ کَفَّ؛ آنکه خدا را شناخت از بدیها باز ایستاد.
*امِن تَأمِن؛ ایمان بیاور تا ایمن باشی.
*آفَة الایمان الشِّرک؛ آفت ایمان شرک است.
* مَجالِسُ العِلمِ غَنیمَه؛ مجالس علم و دانش غنیمت است.
*ثِروَةُ العاقِلِ فی عِلمِهِ وَ عَمَلِه؛ دارایی عاقل در علمش و عمل صالح اوست.
*آفة العلم ترک العمل به؛ آفت علم دین، عمل نکردن به دستورات آن است.
قال رسول الله صلوات الله علیه و آله
* اُطلُبُوا العِلمِ مِنَ المَهدِ اِلَی الَّحَد؛ از اوّل تا آخر عمر طالب علمی که تو را اصلاح میکند باش.
* اَوّلُ العِلمِ مَعرِفَتُه؛ برای شروع علم باید اوّل خدا را شناخت.
* طالِبُ العِلمِ طالبُ الرّحمَه؛ خواهان علم خواهان رحمت است.
دین چیست؟
دین در لغت معانی زیادی دارد که جزا یکی از آنهاست: «مالک یوم الدین: صاحب روز جزاست». و در اصطلاح، دین همان شریعت است که پروردگار عالم توسط فرستادگانش برای هدایت بشر فرستاده تا انسانها باعقیده و عمل به آن، به کمال حقیقی خود یعنی مقام «خلیفه الهی» برسند که به اصول عقاید آنفقه اکبر و به احکام، فقه اصغر نیز گفتهاند.
اعتقادات در حکم پایه و اساس و ریشهی دین است که اصول دین نامیده میشود و باید برمبنای عقل و منطق و دلیل استوار باشد و به صورت یک تصدیق قلبی و ایمان درآید و تقلیدی نمیشود.
دین گاهی به معنی اطاعت کردن آمده است و در جایی سخن از اخلاص در دین آمده است: «مخلصین له الدین» و در جایی تنها دین مقبول به درگاه خدا، اسلام معرّفی شده است: «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْه» (آلعمران:۸۵).
باید بدانیم همه صفات خوب میوه درخت دین هستند مانند معرفت صحیح، دل پاک، عقیده صحیح و سایر درجات. آثار دینداری در رفتار مؤمن تجلی پیدا میکند و علاقه او به سمت بندگی خدا گرایش دارد.
تعریف دین
نگاهی اجمالی به محتوای دین
باید بدانیم مهمترین بحث در اثبات حقانیت دین بیان محتوای دعوت اسلام میباشد.
۱- مهمترین برنامه و محتوا همان ایمان به خدا است. مهمترین برنامه دعوت پیامبران دعوت به مبدأ و معاد است تا این ایمان نباشد هیچکدام از سایر برنامهها اثری ندارد.
۲- محتوای دوم تهذیب است تا ایمان وارد قلب شود اگر تهذیب نباشد محتوا در حد معلومات باقی میماند و دل آلوده پذیرای ایمان نمیشود.
۳- دعوت به تفکر و تعقل. دین ما را دعوت به تعقل در معارف میکند.
۴- بیشترین و مهمترین دعوت انبیاء مبارزه با طاغوت و دعوت به توحید است که در عبارت لا اله الا اللهتجلّی پیدا میکند.
۵- دعوت به علم و معرفت یکی از مهمترین شاخصهای دین اسلام است.
۶- علت بقای دین همین محتوای فطری آن است. به این معنا که این برنامه و محتوا با فطرت مخالف نیست.
این محتوا آن قدر مؤثر بود که قبل از رسیدن به نقاط دیگر جهان شعاع خیرات آن مردم را جذب کرده بود. و شاهد آن استقبال ایرانیان بود که موجب سادگی فتح ایران برای مسلمین شد. چرا که شنیده بودند اسلام دعوت به عدالت و علم میکند. یعنی همان چیزهایی که پادشاهان، مردم را از آن منع میکردند. بنابراین آنچه گسترش یافت همین محتوا بود. و اسلام محتوای تحول دهندهاش به جهت فطری بودن آن گسترش یافت اما ایمان در دل آدمها نیاز به پرورش و تهذیب دارد بنابراین گسترش تقوا و ایمان به اندازه گسترش محتوای اسلام نبوده است.
تحدّی قرآن مربوط به محتوا است که اگر جن و انس هم جمع شوند نمیتوانند مانند آن را بیاورند.
۱- کلمات و فرمایشات اهل بیت علیهم السلام: نیز گستره وسیعی از محتوا را در پیش روی ما قرار میدهد به عنوان مثال میتوان از نامه امیرالمؤمنین علیه السلام به مالکاشتر در زمینه حکومتداری نام برد که اکنون در سازمان ملل به عنوان یک سند حکومتداری ثبت شده است.
۲- از جمله برنامههای مهم دین برنامهای است که برای تقوا و اصلاح انسانها بیان فرموده است
۳- محتوای بسیار مهم دیگر دین بحث عدالت و برقراری عدل و قسط است. که تجلی کامل آن با ظهور امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف محقق خواهد شد.
سایر محتواها و برنامههای دین را میتوان چنین برشمرد.
۱- دعوت به حسنات و دوری از سیئات .
۲- عدم تقلید کورکورانه
۳- وارد نکردن شیطان در قلب و ذهن
۴- عیب جویی نکردن
۵- اسراف نکردن
۶- یاد خدا واهمیت آن
۷- یار مظلوم بودن و یار ظالم نبودن
۸- خوف از قهر و عذاب خدا
۹- تفکر برای رهایی از خطرات آینده
۱۰- دغدغه نجات یافتن
۱۱- تلاش برای پیدا کردن بصیرت و بینش الهی
۱۲- اهمیت جهاد اکبر (جهاد با نفس)
۱۳- توجه به سلامت قلب و روح
۱۴- توجه به خطر گناه برای نجات یافتن از آتش
۱۵- توجه به حتمی بودن امتحانات الهی
۱۶- عزت نفس و خوار نکردن خود برای دنیا
۱۷- دور کردن حب دنیا از دل
۱۸- توجه به معیار قبولی اعمال که ایمان و تقوا میباشند
۱۹- همکاری نکردن در فسق
۲۰- همکاری کردن در خیرات
۲۱- حسن خلق و دوری از بد اخلاقی
۲۲- دوری از خرافات و دامهای شیطان
۲۳- مناجات و تضرع به درگاه خدا
قابلیتهای انسان از طریق همین برنامهها و محتواها شکوفا میشود. آشنایی با محتوای دین اسلام در بحث آشنایی با نبوّت پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و اله و معجزهی جاوید ایشان یعنی قرآن، مورد اشارهی دقیقتر قرار خواهد گرفت.
برای آموزش دین همانطور که پیشتر ذکر شد محتوای دین را به اصول و فروع تقسیم نمودهاند. اصول عقاید آن را فقه اکبر نامند وبه فروع آن، فقه اصغر نیز گفتهاند. اکنون به بحث آشنایی با اصول دین وارد میشویم.
اصول دین چیست؟
اصول دین را به پنج بخش تقسیم نموده اند:
۱- شناخت و اعتقاد به خداوند: یعنی ابتدا شناخت و اثبات وجود اقدس پروردگار، وسپس اعتقاد به خدای یگانه که مسئله همهی هستی است.
۲- عدل: یعنی اعتقاد به اینکه خداوند عادل است و فرستادگان او عادل هستند، قیامت ظهور عدل است و پیروان دین باید عادل باشند و مبرا ازهرنوع ظلم و ستم و بدی باشند.
۳- نبوّت: یعنی اعتقاد به اینکه بشر نیاز به هدایت تشریعی یعنی قانونی الهی دارد. برای این مهم بعثت انبیاء ضرورت پیدا میکند ازاینرو باید آنها را شناخت تا انسان به وسیلهی آنها به سوی کمال نهایی و سعادت دوجهان هدایت شود.
۴- امامت: یعنی اعتقاد به امامان پاک ومعصوم : که جانشینان خاتم الانبیاء صلی اللهعلیه و آله و سلم میباشند و الگو برای امّت هستند تا آنها را به مقام «خلیفه الهی» رهنمون سازند. امامت درحقیقت دنباله ی نبوت است.
۵- معاد: یعنی اعتقاد به یک زندگی ابدی و جاودانه در عالم آخرت، که هر کس در آن عالم به کیفر پاداش اعمال خود میرسد.
ضرورت تحقیق در دین:
بشر فطرتاً تمایل به شناخت حقایق دارد و علاقه دارد به منافع و مصلحت دست یابد. به این منظور سعی دارد خود را ازضرر و زیان و خطرهای احتمالی ایمن سازد. مجموعهی اینها انگیزهی مهمّی برای تحقیق دردین میباشد.
قاعده دفع ضرر احتمالی
به حکم عقل و فطرت، باید ضرر را از خود دفع نمود. انسان فطرتاً خود را دوست دارد و همیشه طالب منافع و گریزان از خطرها و ضررهای مهم میباشد، زمانیکه وقوع ضرر برایش حتمی و عینی باشد از آن میگریزد و هنگامیکه وقوع آن خطر مهم برای او احتمالی باشد به حکم عقل، ناگزیر از تحقیق میباشد تا یقین کند ضرری برای او نیست.
مثال:
اگر بچّهای انسان را از خطر آتشسوزی در مکانی آگاه کند و یا احتمال وجود جانوری موذی، خطرناک، و کُشنده در لباس خود دهد و یا در مقابل حملات هوایی از سوی دشمن قرار گیرد، ممکن نیست انسان عاقل، بیتفاوت باشد و لو آن ضرر، احتمالی باشد.
درطول تاریخ همیشه افرادی ادعا کرده اند: ما از سوی آفرینندهی جهان مبعوث شده ایم، رسول او هستیم و مأوریم که بشر را به سوی سعادت دو جهان هدایت کنیم و به خدای یکتا دعوت کنیم و از عذاب ابدی بترسانیم و به نعمت های جاودانی بشارت دهیم. اگرشما از دستورهای خالق این عالم پیروی کنید در بهشت جاوید متنعّم خواهید شد و در صورت عدم پیروی از این فرمان ها، به عذابی شدید و خطری عظیم گرفتار میشوید.
نتیجه
وقتی انسان نسبت به گفتهی یک کودک مبنی بر آتش سوزی، بیتفاوت نمیماند و این احتمال را میدهد که شاید گفتهی او حقیقت داشته باشد و در پی جستجو و تحقیق برمی آید، چگونه عقل سلیم میتواند نسبت به بیم، انذار و بشارتهای این بزرگواران که فرمودهاند: سعادت یا عذاب، همیشگی است، بیتفاوت باشد.
خصوصاً که فرمودهاند: آن عذاب ها با خطرهای دنیوی و آن لذّتها با لذّتهای دنیوی، قابل مقایسه نیست.
بنابراین به حکم عقل و حبّ ذات، انسان که دلیلی بر ردّ آنها ندارد، حداقل باید در او شک ایجاد شود و برای رفع شک و خطر عظیم، واجب است تحقیق نماید. در آیات قرآن نمونههایی از این عذابها و نعمتها آمده است، در اینجا به چند نمونه از این آیات اشاره میشود:
* وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ: بر یکدیگر پیشى گیرید براى آمرزش پروردگار خویش و رسیدن به آن بهشت که پهنایش به قدر همه آسمانها و زمین است و براى پرهیزگاران مهیا شده است. (آل عمران: ۱۳۳)
* لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ ءَاذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئکَ کاَلْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئکَ هُمُ الْغَافِلُونَ؛ به یقین، (گروه بسیارى از جن و انس به جهنم میروند زیرا،) آنها دلها [عقلها] یى دارند که با آن (اندیشه نمى کنند، و) نمى فهمند و چشمانى که با آن نمى بینند و گوشهایى که با آن نمى شنوند آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند (چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند)! (اعراف: ۱۷۹)
* وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها أَبَدا؛ و آنان که نافرمانى خدا و رسول او کنند البته کیفرشان آتش دوزخ است که در آن تا ابد مخلّد باشند. (جن: ۲۳)
*وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ؛ و آنان که آیات ما را تکذیب کرده و از سرکشى و تکبر سر بر آن فرود نیاوردند آنها اهل دوزخند و در آن جاوید (معذب) خواهند بود (اعراف: ۳۶).
* فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ؛ پس بپرهیزید از آتشى که هیزم آن مردم بدکار و سنگهاى خارا است که (از قهر خدا) براى کافران مهیا شده است. (بقره: ۲۴)
* وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ؛ خدا اهل ایمان را از مرد و زن وعده فرموده که در بهشت خلد ابدى که زیر درختانش نهرها جارى است درآورد و در عمارات نیکو و پاکیزه بهشت عدن منزل دهد و برتر و بزرگتر از هر نعمت، مقام رضا و خشنودى خداست و آن به حقیقت فیروزى بزرگ است. (توبه: ۷۲).
***
توجّه به این عذابهای عظیم و آن نعمتهای جاوید که نمیتوان آنها را رد کرد؛ عاملی است برای تحقیق در دین. از طرفی کسانی که این مطالب را فرمودهاند اشخاصی بودند که حتّی دشمنانِ آنها به صداقت، پاکی و درستی آنها اعتراف داشتهاند و هرگز این افراد در قبال دعوت خود مطالبهی هیچ اجرو مزدی ننمودهاند. بنابراین انگیزه برای تحقیق، بیشتر میشود.
ادامه دارد...
مجمع تعلیمات و تحقیقات دینی صادقیه