یابن الزهرا

دروس اخلاق و اعتقادات استاد وارسته و عبد خالص خدا مرحوم حاج سید حسین اتابکی

یابن الزهرا

دروس اخلاق و اعتقادات استاد وارسته و عبد خالص خدا مرحوم حاج سید حسین اتابکی

یابن الزهرا

جمع‌آوری و انتشار آثار استاد حاج سید حسین اتابکی و بهره‌گیری مومنین و مومنات از آن‌ها

طبقه بندی موضوعی
۱۱
دی

 

بسم الله الرحمن الرحیم


الجهاد عِمادُ الدین
هیچ جهادی مانند جهاد با نفس نیست. بزرگترین جهاد است.

ثواب الجهادِ اعظم الثواب
ثواب این جهاد (جهاد با نفس)، بیشترین ثواب است.

خدا ما را خلق کرده برای ⬅️ بندگی خودش (عبادت)

 

مردم سه گروهند👇
1_ مقربین
2_ اصحاب الیمین
3_ اصحاب الشمال

 

گناه عمر را کوتاه می کند.

در دعای کمیل میفرماید: چقدر در حوادث و بلایا من را حفظ کردی ولی من نفهمیدم.

اگر باور کردی که دینداری جلوی همه زشتی ها را میگیرد، در آنصورت دینداری شیرین می شود.

دین میتواند تمام نیازهای انسان را در حد متعادل ارضاء کند. چه مادی چه معنوی

هر چه دلت بیشتر خواست، کمتر به او بهاء بده، تا تو بر او مسلط باشی.

  • سید حسین
۰۷
دی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

سوره الرحمن آیه 60
هل جزاء الاحسان الا الاحسان. آیا جزای نیکی، نیکی نیست؟
چرا با همان نعمت هایی که خدا به شما داده با خدا میجنگید؟!
خداوند میگوید ببین من چقدر به تو خوبی کردم و نعمت دادم؛ تو هم خوبی کن.
سوره قصص.   شما خوبی کنید، من اجر عظیم میدهم.
هر چه خوب بشیم، برای خودمان خوب شدیم. خداوند هم مدام تشویق میکند که اگر تو خوب باشی، دوستت دارم و دوستی خداوند از هر چیزی قیمتی تر است..

 

در خوبی ها با هم باشید و در بدیها از هم جدا باشید. از کسی که کارهای بد می کند، دوری کنید.


اگر میخواهی ببینی واقعا خوب هستی یا بد، به قلبت نگاه کن، ببین خشوعی پیدا میکنی یا نه؟
کلاس اخلاق، درمانگاه روح است. صفات رزیله را جراحی میکند و صفات حسنه را جایگزین میکند.

  • سید حسین
۰۷
دی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

سوره انفال آیه 24
ای مؤمنان، چون خدا شما را با پیغمبرش به چیزی دعوت میکند، اجابت کنید.
اگر حیات طیبه میخواهید.

بدون دین، زندگی حیات نیست. اولئک کالانعام...
بدون دین، مرده نیست، زنده هم نیست..
مثل کسی که دارد بال بال می زند، نه زنده است نه مرده.

اگر می خواهید قلبتان زنده باشد⬅️ پذیرش موعظه.
تذکر و یادآوری در دل مؤمن اثر دارد اما در دل غیر مؤمن اثر ندارد.

چه بسیار اتفاقات بدی که برای ما می افتد ولی خیر ما در آن است. اگر به خدا ایمان واقعی داشته باشیم باید بدانیم که او طبیب واقعیست، نباید ناراحت شویم.

خداوند در قران میفرماید من نمیخواهم شما ناراحت شوید ولی ما اراده کرده ایم شما اینجا خوب شوید تا آنجا به نعمت و رحمت برسید اگر خودتان بخواهید.
برای این تطهیر باید جانت را از شرک حفظ کنی ...

برای موحد بودن باید صبر جمیل داشته باشید یعنی صبری که برایتان تلخ نباشد.

  • سید حسین
۲۶
آذر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تا پرورش و بینش الهی نباشد تهذیب حاصل نمیشود و تا تهذیب نباشد تقوا نمیاید و اگر تقوا نباشد ایمان و ابدیت و آخرت همه در خطر هستند.
فقط متقین در امان هستند.

پرورش اگر باشد تمام لحظه به لحظه ی زندگی رنگ خدایی میگیرد و تمام وجودت میگوید خداااا خداااا خداااا

پرورش یعنی انقطاع از غیر خدا
قیمت انسان با پرورش اوست
در یک کلمه: پرورش اینست که انسان گناه نکند هر چند که گناه کوچک و ناچیز باشد

  • سید حسین
۲۶
آذر

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یا ایهاالناس لم تقولون مالا تفعلون؟
چرا حرفی میزنید که عمل نمیکنید؟!

 

راس همه گناه ها حب دنیاست.
 حب الدنیا راس کل خطیئه است
طهارت نداشته باشید ایمان وارد قلب نمیشود.
باید طوری زندگی کنید که حتی فکر گناه هم نداشته باشید!

گناه که وارد قلب شود، دل میمیرد.
باید با نفس آنقدر مبارزه کرد تا تسلیم شود.
باید آنقدر به خواسته های دل سختی داد تا تسلیم خدا شود. وقتی دل تسلیم خدا شد زندگی شیرین میشود.
چون دیگر اسیر خنزرات دنیا نیست و وقتی عبادت میکند با حال معنوی و روحانی عبادت میکند
وقتی اینطور شد دلت رها میشود چون بالاترین ها را دارید، خدا را دارید آقا امیر صلوات الله علیه را دارید خانم زهرا سلام الله علیها را دارید.
دیگر چیزی برایتان جذابیت ندارد چون اصل را دارید.

  • سید حسین
۲۶
آذر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سر ایمان، صبر است.
سر دین، ولایت و امامت معصومین علیهم السلام است.
روح ایمان، امامت و ولایت است.

افضل جهاد، جهاد با نفس است
مرتب به خودتان بگویید:
 ثم ماذا؟!!!!!!
چی شدی؟!!!!!
چی شدی؟!!!!

 خیلی از افراد عالم بودند، علم داشتند ولی عاقبت به جهنم رفتند!

  • سید حسین
۲۶
آذر

 

 

میدانی زبان باید کجا باشد؟!
باید پشت تکلیف، دین و وظیفه ات باشد...

 


افضل صدقات، نگه داشتن زبان است.

بعضی ها شروع به صحبت که میکنند همه اش تعلیمات علوم دینی است! این خودش صدقه است.
خوشبحال کسی که به اینجا برسد

بحث دانا شدن است نه دارا شدن!!

 

 

 

  • سید حسین
۲۶
آذر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ایمان همراه با تهذیب

اگر ایمانت همراه با تهذیب باشد
 یک خدا را میپرستی و بنده خدا هستی
 ولی اگر اِلهِت هوی نفس باشد بنده هوی هستی و امیدت به غیر خداست

الا بذکر الله تطمن القلوب
ایمان چیزیست که هر چقدر بیشتر شود انسان بیشتر متصف میشود به صفات خدا
 مثل آیینه که از خودش چیزی ندارد، اما وقتی جلوی خورشید گرفته شود خورشید را نشان میدهد
و این آیینه هرچقدر بزرگتر و صیقلی تر باشد، خورشید را بهتر نشان میدهد

اگر الله تو هوی نفس باشد؛ همو بر دلت حاکم میشود.
دیگر خدا بر قلبت حاکم نیست، این همان ایمان بدون تهذیب است.

ایمان باید بازدارنده باشد، اگر بازدارنده نباشد این ایمان نیست!

قبولی ایمان به اخلاص است، به زهد است،
قرآن میفرماید: جمال شما به ایمان شماست
خدا ما رو خلق کرده تا آمال و آرزویمان فقط فقط بندگی او باشد

  • سید حسین
۱۰
آذر

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دروس عقاید اسلامی ویژه جوانان / توحید

 

سخنی با مربیان

علم عقاید، اصول دین یا علم کلام مجموعه‌ای از معارف علوم دینی است، اگر دین را به درختی تشبیه کنیم ریشه‌‌‌‌ی آن را عقاید، تنه را اخلاق، شاخ و برگش عبادیّات و میوه‌‌‌‌ی آن تقوا و رعایت حقوق است. به ویژه در این دوران که مکاتب و نحله‌های رنگارنگ، برای هدف قرار دادن اندیشه‌‌‌‌های پاک نوجوانان مسلمان، از همه‌ی ابزارها و امکانات موجود بهره جسته و به انواع هجمه‌‌‌‌های فرهنگی و عقیدتی دست یازیده‌‌‌‌اند، لزوم پرداختن به آموزش صحیح عقاید اسلامی بیش از پیش روشن می‌‌‌‌گردد.

از سوی دیگر چون آموزش در کودکی و نوجوانی به نقش بر روی سنگ تشبیه شده، چنانچه امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده‌‌‌‌اند: اَلعِلمُ فِی الصّغَر کَالنـَّـقشِ فِی الحَجَر،۱ این مهم ما را بر آن می‌‌‌‌دارد تا آموزش در این سنین حسّاس را در اولویّت و توجّه بیشتری قرار دهیم. 

سبک و سیاق نگارشی این کتاب به گونه‌ای تنظیم گردیده است تا مربّیان به راحتی برای آموزش عقاید از آن بهره‌مند شوند. در ضمن از آنجا که تناسب با فضای ذهنی نوجوانان نیز در آن لحاظ شده است، قابلیّت آن را دارد که مورد استفاده‌‌‌‌ی مخاطب نوجوان نیز قرار گیرد. نکته مهم آنکه این کتاب با محوریّت آیات قرآن و روایات اهل بیت: تدوین گردیده است و از نظریه پردازی، پیچیده‌گویی و بهره‌گیری از عبارات و مفاهیم سنگین اجتناب شده است که البته این روش را همواره استاد در دروس خود مراعات کرده و به سایر مربّیان نیز توصیه می‌‌‌‌نمایند. در اینجا به برخی از توصیه‌‌‌‌های استاد به مربّیان که از لابلای درس های ایشان استخراج شده است اشاره می‌‌‌‌شود:

«مربّیان، خوب است برای شروع هر جلسه، یک فهرستی از مطالب گذشته را بیان کنند تا مباحث مطرح شده برای نوجوانان ملکه شود. خصوصاً در بحث ضرورت در دین، هر جلسه یکی از آثار بی‌دینی در دنیای امروز مطرح شود. مثلاً اینکه بی‌رحمی و بی‌عاطفگی و... جای انسانیت را گرفته است. تکرار این مثال‌ها بسیار مفید خواهد بود.»

 

«این مسائل باید برای نوجوانان جا بیافتد که انسان هدایتش توسط دین است، و این دین مطابق فطرت و فطرت هم ثابت است یعنی  دین ارضا کننده فطرتی است که تغییر نمی‌‌‌‌کند، اگر در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام ظلم و شرک بد بود، امروز هم بد است. اگر امروز هم به کسی بگویی فرعون، ناراحت می‌‌‌‌شود. حتّی اگر به کسی که دزد است بگوئی دزد! بدش می‌آید.»

«از جمله بحث‌هایی که برای نوجوانان در جلسات باید تکرار شود اینست که اگر از لحاظ روحی پاک نشویم این بحث‌ها اثر ندارد، چنانچه یک گل یاس لباس را معطر می‌‌‌‌کند ، این بحث‌ها هم که نورانیت و عطر معنوی دارد، باید در ما اثرگذار باشد، اگر اینگونه نیست همه به پاک نبودن دل مربوط است. اگر پذیرش قلبی نباشد این مطالب برای انسان تکان دهنده نیست. از ابتدا نظرتان روی این باشد که اعتقادات غیر از دانستنی‌‌‌‌هاست. خیلی‌‌‌‌ها هستند که اطّلاعات زیادی دارند امّا باوری نسبت به آن‌‌ها ندارند. آن باور مهم است و لبه‌ی تیز بحث شما در اعتقادات باید روی همین نکته باشد. نورانیّت، حالات معنوی و انس با خدا و... اثر وضعی باور به این عقاید است.»

 

 

«این درس عقاید، با قلب شما سروکار دارد، اگر این قلب شما پذیرش نداشته باشد، و قلب آمادگی نداشته باشد، ایمانی بوجود نمی‌‌‌‌آید، علم می‌‌‌‌آید اما علمی که حجاب است العِلمُ حِجابُ الاَکبَر . آن علمی را باید بدست آورد که نور است العِلمُ نورٌ یَقذِفُهُ اللهُ فی قَلبِ مَن یَشاء. امّا اگر آن نورانیت پیدا نشد، این بحث‌‌‌‌ها و استدلال­ها، اثری ندارد و شیطان نیز همة این حرفها را بهتر بلد است.

 هم خداشناسی می‌‌‌‌داند (قسم می‌‌‌‌خورد به عزت و جلال خدا)

 هم نبوّت و امامت را می‌‌‌‌داند (می‌گوید همه را گمراه کنم غیر از مخلصین)

 هم معاد را می‌‌‌‌داند (می‌گوید تا قیامت مهلت بده به من)

اما چون اهل منیّت بود، سقوط کرد.»

  • سید حسین
۱۰
آذر

 

دروس عقاید اسلامی ویژه جوانان

توحید

آشنایی با مفهوم فطرت 

 اثبات وجود خدا از طریق فطرت و برهان عقلی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

آشنایی با مفهوم فطرت

«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ». به یکتاپرستى روى به دین آور. فطرتى است که خدا همه را بدان فطرت بیافریده است و در آفرینش خدا تغییرى نیست. دین پاک و پایدار این است. ولى بیشتر مردم نمى‏دانند. (سوره روم: آیه۳۰)

 فَطَرَ، به معنای خَلَقَ است و فطرت همان خلقت است، اینکه می‌‌‌‌گوییم خداخواهی فطری است، یعنی در خلقت انسان است.

برای درک روشن از معنای فطرت مثالی را ذکر می‌‌‌‌کنیم:

 بچه‌ای که تازه به دنیا آمده است، هیچ نمی‌‌‌‌داند و هیچ آداب و رسومی را نمی‌‌‌‌شناسد، نه چیزی به او آموخته‌‌‌‌اند و نه تحت تربیتی قرار گرفته است. این کودک، بواسطه یک امر خدادادی که در نهاد اوست، وقتی لبش به سینه مادر می‌خورد، شروع می‌‌‌‌کند به مکیدن. این نوزاد که نه چشمش درست می‌‌‌‌بیند و نه گوشش درست می‌‌‌‌شنود و نه حافظه و عقلی دارد، این کار را از کجا یاد گرفته است ؟

 این مربوط به خلقت اوست، اگر مک نزند، از گرسنگی می‌‌‌‌میرد. به همین خاطر هر چه که در دهانش می‌‌‌‌گذارند، میمکد. این مکیدن را خدا به او یاد داده است.یا مثلأ وقتی بدنیا می‌‌‌‌آید، باید مرتب او را  بشویند و اگر این کار را نکنند شروع می‌‌‌‌کند به گریه کردن، این کودک عقل هم که ندارد بگوید پایم سوخت، امّا خدا به او یاد داده که جیغ بزند. یا وقتی گرسنه می‌‌‌‌شود، آنقدر گریه می‌‌‌‌کند تا سیرش کنند. این جیغ زدن و گریه کردن را خدا به او یاد داده است. به این امور خدادادی که در نوزاد است و کسی در این دنیا به او نیآموخته، فطرت گفته می‌‌‌‌شود، یعنی این امور جزء خلقت اوّلیّه انسان است.

گذشته از نمونه‌‌‌‌هایی که برای کودک مثال زده شد امور فطری دیگری نیز وجود دارد. انسان فطرتاً طالب کمال است.

کمال را دوست دارد، زیبایی را دوست دارد، نعمت، محبت، پاکی، عدالت، حیات را دوست دارد، می‌‌‌‌خواهد علت هرچیز را بداند ( علت جوست ) و... این تمایلات که در انسان وجود دارد جزء خلقت اوست.

 

 امّا مصداق این تمایلات را نمی‌‌‌‌داند و فقط دین است که مصداق آن­ها را بیان می‌فرماید.

 

مثلاً وقتی مقابل یک جوجه ماشینی، ۵۰ رقم براده‌‌‌‌های آهن و دانه‌‌‌‌های مختلف بگذارید، آن جوجه همة دانه‌‌‌‌هایی را که برایش خوب است می‌‌‌‌خورد ولی آن براده‌‌‌‌ها را نمی‌‌‌‌خورد.

و یا اگرچند نوع آب بگذارید، آب زلال را می‌‌‌‌خورد ولی آبهای دیگر را نمی‌‌‌‌خورد. و از این دست مثال ها زیاد است. مثلاً همین جوجه، بزرگ می‌‌‌‌شود، اگر خروس باشد می‌‌‌‌خواهد بخواند، اگر مرغ باشد می‌‌‌‌خواهد تخم بگذارد. اما اینکه چطور تخم بگذارد، چطور از آنها نگهداری کند تا جوجه شود و... تمام اینها را بلد است بدون اینکه مادرش را دیده باشد، جوجه ماشینی که مادر ندیده. اما انسان اینطور نیست، بچة انسان را اگر رها کنی، جلویش مار و عقرب و سوسک و... بیاید، و هر چه دستش بیاید حتی فضولات خودش را ممکن است بخورد.

 

 

  • سید حسین